راهنمایی ها و ابزارهای برای کمک به خود و یا یک دوست
سال های نوجوانی می تواند سخت باشد و احساس غم کردن و یا تحریک پذیری در آن زمان و حتی پس از آن کاملا عادی است. اما اگر این احساسات از بین نروند و یا به حدی تشدید شوند که نتوانید آنها را مدیریت کنید، ممکن است از افسردگی رنج ببرید. خبر خوب این است که مجبور نیستید این احساسات افسرده را تجربه کنید. کمک در دسترس شماست و شما قدرت بیشتری از چیزی که فکر کنید، نسبت به خلقتان دارید. چیزهای زیادی وجود دارد که شما می توانید برای تغییر احساسی که دارید انجام دهید و از امروز شروع کنید تا احساسات خوبی داشته باشید.
افسردگی دوران نوجوانی چیست؟
افسردگی نوجوانی خیلی بیش تر از احساس غم و یا احساس خلق پایین موقت است. این یک اختلال خلق جدی و ناتوان کننده است که می تواند روشی که شما فکر می کنید، احساس می کنید و عملکرد زندگی روزمره شما را تغییر دهد. زمانی که شما افسرده اید، ممکن است احساس نا امیدی و بی کسی کنید و فکر کنید که هیچ کسی نمی تواند شما را درک کند. اما افسردگی در نوجوانان بیش از چیزی که فکرش را بکنید شایع است. شما تنها نیستید و افسردگی شما یک مورد نا امید کننده نیست. حتی اگر این احساس را بدست بدهد که افسردگی هیچ وقت بهبود پیدا نخواهد کرد، با این وجود چیزهای بسیاری وجود دارد که شما می توانید برای کمک به خود انجام دهید تا شروع به بازیابی تعادل خود کرده و احساس مثبت بیشتر، پر از انرژی و سرشار از امیدی داشته باشید.
برای مطالعه بیشتر:
افسردگی در کودکان و نوجوانان
علائم افسردگی نوجوانی
علائم و نشانه های افسردگی نوجوانی
به سختی می توان دقیقا گفت که افسردگی چگونه احساس می شود- و تمام نوجوانان هم به یک شیوه افسردگی را تجربه نمی کنند. با این حال، برخی از مسائل و علائم مشترک وجود دارد که ممکن است در صورت افسرده بودن تجربه کنید:
– شما دائما احساس ناراحتی، اذیت شدن و یا عصبانیت می کنید.
– هیچ چیزی دیگر سرگرم کننده نیست و شما علتی برای سرگرمی نمی بینید.
– شما در مورد خودتان احساس بدی دارید- بی ارزشی، گناهکار بودن و یا به نوعی “اشتباه” بودن.
– شما بیش از حد می خوابید و یا اصلا به اندازه کافی نمی خوابید.
– شما ممکن است سردردهای مکررو غیر قابل توضیح و یا دیگر مشکلات فیزیکی داشته باشید.
– همه چیز و هر چیزی باعث گریه شما می شود.
– بدون این که هیچ گونه تلاشی کرده باشید وزن از دست می دهید و یا وزنتان زیاد می شود.
– نمی توانید به هیچ وجه تمرکز کنید. نمراتتان ممکن است به این علت افت کند.
به طور معمول اساسی ترین نوع اختلال های اضطرابی اختلال اضطرابی فراگیر GAD می باشد، که با احساس پایدار تنیدگی ذهنی و نگرانی و بی قراری مشخص می شود. تشخیص اختلال اضطراب فراگیر زمانی صورت می گیرد که فرد نگرانی و اضطراب شدید و غیر قابل کنترلی درباره ی تعدادی از وقایع و موقعیت ها تجربه کند. کودکان و نوجوانان ممکن است درباره اینده و مهارت و لیاقت در عملکرد تحصیلی و اجتماعی بسیار نگران باشند. همچنین ممکن است در مورد مشکلات سلامت خود، موضوعات حانوادگی شان و حوادثی که در جهان رخ می دهد نگران باشند. این نگرانی ها باید دست کم شش ماه هر روز وجود داشته باشند و با یک نشانه ی فیزیولوژیکی همراه باشند. تاکنون اختلال اضطراب فراگیر به خوبی در مورد کودکان ونوجوانان مورد پژوهش قرار نگرفته و سیر تحولی ان برای این گروه نیز مستلزم بررسی بیشتری است.
وجه تمایز GAD از سایر اضطرابها در این است که در این نوع اختلال، شخص نگران وقایع متعددی میباشد و در صورتی که در سایر اختلالات اضطراب، نگرانی منحصر به محرک یا موضوعات ویژهای میباشد.
وجه تمایز دیگر اینست که این افراد اغلب در مورد مسائل جزئی روزمره دچار اضطراب می شوند (بارلو، 2002). بزرگترها اغلب بر مسائلی مثل مشکلات بین فرزندان، سلامت خانواده، مسئولیت های شغلی و یا جزئی تر مانند وظایف خانه، یا سر وقت رسیدن به یک قرار. کودکان با این اختلال اغلب ازط مسائلی مثل رقابت در مدرسه، عملکرد ورزشی یا اجتماعی دچار نگرانی می شوند (ساوج و کندال، 2009).
علائم این اختلال بر اساس DSM-V عبارتند از:
الف: اضطراب و نگرانی شدید و مفرط درباره تعدادی از رویدادها یا فعالیت ها (مثلا عملکرد شغلی یا تحصیلی) در اکثر روزهای هفته و به مدت حداقل ۶ ماه.
ب: فرد نمیتواند این نگرانی را کنترل کند.
ج: اضطراب و نگرانی با حداقل سه نشانه از 6 نشانه زیر همراه است (نشانه ها در اکثر روزها در ۶ ماه گذشته حضور داشته اند)
توجه: در مورد کودکان فقط به یک سمپتوم نیاز است.
۱. فرد بی قرار است، یا احساس عصبی بودن دارد، یا به خاطر نگرانی بی دلیل بد اخلاق است.
۲. به آسانی خسته و کوفته میشود.
۳ . نمیتواند حواس خود را متمرکز کند یا ذهنش یک دفعه خالی میشود.
۴. زودرنج است و زود عصبانی میشود.
۵. تنش ماهیچه ای دارد.
۶. خوابش مختل شده است (نمیتواند بخوابد، یا از خواب می پرد، یا خواب ناآرام دارد که خستگیش را برطرف نمیکند).
د: اضطراب ، نگرانی ، یا سمپتوم های فیزیکی باعث میشوند فرد به رنج یا نابسامانی شدید (بالینی) در عملکرد اجتماعی ، شغلی یا سایر جنبه های مهم زندگی دچار شود.
ه: ناراحتی فرد را نمی توان به آثار مستقیم یک ماده (مثلا یک نوع ماده مخدر،یک نوع داروی تجویزی)،یا یک عارضه پزشکی دیگر (مثلا هایپرتیروئیدیسم) نسبت داد.
منبع : کودک و نوجوان-اختلال اضطراب فراگیر در کودک و نوجوان
فعالیت بدن آنها به شدت بالا می رود. احساس سردرگمی، ترس و تنهایی بر آنها چیره می شود. دمدمی مزاج، پنهان کار و کج خلق می شوند. احساس می کنید دیگر فرزند خودتان را نمی شناسید. چه بر فرزندتان آمده است؟ پاسخ این سوال بلوغ است.
در سال های نوجوانی، افراد تلاش خود را برای یافتن هویت خود را آغاز می کنند. دکتر لس پروت، استاد روانشناسی، هفت راه معمول درمیان نوجوان برای نشان دادن تلاش خود در جهت کسب هویت را بیان می کند برای آنکه شما بتوانید مسائل مربوط به بلوغ فرزند خود بهتر درک کنید:
ازطریق نماد های ظاهری:
نوجوانان سعی می کنند با پوشیدن لباس های خاص و داشتن متعلقات خاص، از دستگاه های پخش گرفته تا عینک های آفتابی، پرستیژ خاصی را بنا کرده و کسب اعتبار نمایند. این نمادها به آنان کمک می کند تا هویت خود را در ارتباط با گروهی خاص تعریف کنند.
از طریق رفتارهای ممنوع:
نوجوانان اغلب احساس می کنند که با بزرگ به نظر رسیدن در چشم دیگران می توانند اعتبار و پذیرش دیگران را کسب کنند. آنها شروع به انجام کارهایی می کنند که احساس می کنند به بزرگسالی مربوط هستند، مانند سیگار کشیدن، نوشیدن الکل، مصرف مواد مخدر و فعالیت های جنسی.
از طریق طغیان و سرکشی:
با طغیان و سرپیچی جدایی را به نمایش می گذارند. نوجوان از این راه می توانند هویت مستقل و جدای خود را از والدین و دیگر افراد مسئول نشان دهند، و در عین حال پذیرش و مقبولیت خود در نزد همسالان خود را نیز حفظ کنند.
از طریق الگوها قرار دادن افراد مشهور:
چهره های مشهور می توانند برای نوجوان که به دنبال تجربه ی قالب های مختلف شخصیتی است به الگو مبدل شوند. آنها ممکن است بخواهند هویت خود را در قالب یک شخص مشهور تعریف کنند، بنابراین تمام تلاش خود بکار می گیرند تا بیشتر به آن چهره نزدیک شده و شبیه او شوند، و در واقع با این کار،هویت فردی خود را از دست می دهند. این تطابق با چهره های شناخته شده به نوجوانان احساس تعلق می بخشد.
از طریق عدم پذیرش مغرورانه
نوجوانان ممکن است نسبت به حذف همسالان متعصب باشند، زیرا آنها پیوسته در تلاش هستند تا هویت خود را در رابطه با دیگران تعریف کنند، و نمی خواهند با کسانی که دارای ویژگی های شخصیتی مورد پذیرش و دلخواه او نیستند در ارتباط باشند. آنها تلاش می کنند با طرد کردن و فاصله گرفتن از افرادی که شبیه آنها نیستند، هویت خود را قوت بخشند.
منبع : کودک و نوجوان-نوجوان در جست و جوی هویت