مشاوره اضطراب چیست؟
متاسفانه، اجتناب از مشاوره اضطراب و استرس می تواند منجر به ایجاد اضطراب شدیدتر شود. یک روش درمانی که به عنوان روش درمان شناختی – رفتاری[۱] (CBT) نامیده می شود، در درمان اختلال های اضطرابی کارایی بالایی دارد.
روان شناسان با استفاده از CBT به درمانجوها کمک می کنند تا نحوه شناسایی و مدیریت عواملی را یاد بگیرند که منجر به ایجاد اضطراب در آنها می شود.
۱۰ سوال مقدماتی که معمولا درمانگران می پرسند
یکی از پرسش های درمانجوها، عبارت از سوالاتی می باشد که یک مشاور، مددکار اجتماعی یا روان شناس در اولین جلسه از آنها می پرسد. پاسخ این سوال راحت می باشد:
شما باید سوالات ساده و گسترش دهنده ذهن و سایر سوالات را انتظار داشته باشید.
یک “برنامه تغییر” (که در اغلب مواقع به عنوان “اهداف درمانی” شناخته می شود) بعد از آن ایجاد می شود تا شما را در رفع مشکلاتی راهنمایی کند که در حال حاضر منجر به اذیت شدن شما می شوند.
در زیر ۱۰ مورد از رایج ترین سوالاتی بیان شده است که یک روان پزشک از شما می پرسد تا یک تغییر مثبتی را در طول فرآیند مشاوره ایجاد کند.
۱-چه چیزی باعث شده است که به اینجا بیایید؟
“به نظر می رسد که شما شناخت خوبی نسبت به خودتان دارید و یک سری تفکراتی را در رابطه با مواردی دارید که در اینجا می خواهید بحث کنید. افرادی که به اینجا مراجعه می کنند، شجاعت زیادی دارند، حتی شاید یک مقدار عصبی باشند.
در صورتی که شما موردی را به یاد نیاورید، من یک سری سوالاتی را خواهم پرسید و در رابطه با مواردی که شما می گویید، یک سری نکاتی را یادداشت خواهم کرد تا بتوانم آن را در حافظه خودم نگه دارم.
البته هر زمان که خواستید می توانید حرف های من را قطع کنید و حرف خودتان را بگویید، یا می توانید مکالمه را به هر سمتی که خودتان می خواهید، هدایت کنید. از نظر شما، چه چیزی باعث شده است که به اینجا بیایید؟”
۲-آیا قبلا به یک مشاور مراجعه کرده اید؟
به نظر می رسد که شما با اعتماد به نفس هستید و در شرایط راحتی قرار دارید و می خواهید که در مورد چالش های موجود در زندگی تان صحبت کنید.
این سوالات در مشاوره اضطراب بسیار مهم است.
آیا تا به حال به یک مشاور مراجعه کرده اید؟
در صورت مراجعه کردن، شما قبلا چند جلسه به مشاوره مراجعه کرده اید و مشکلات موجود چه مواردی بوده اند؟
آیا به نتایج مد نظرتان دست پیدا کرده اید، و آیا نتایج به دست آمده پایدار بوده اند؟
مهم ترین نکته ای که از گفته های مشاور یا روانشناس یا مددکار اجتماعی تان به یاد دارید، چه موردی می باشد؟
کدام یک از آنها درست بوده است، یا کدام یک از آنها به نتایج مد نظر شما منجر نشده است؟
۳-از دیدگاه شما، مشکل موجود چیست؟
هر شخصی یک دیدگاه متفاوتی نسبت به مشکل و شخص یا عاملی دارد که راه حل مشکل می باشد.
هدف از مشاوره استرس و اضطراب عبارت از ایجاد یک سری تغییرات مثبت در سریع ترین زمان ممکن و بدون هیچ نوع شتاب زدگی می باشد.
شما چه دیدی نسبت به مشکل دارید یا شما چه تعریفی از مشکل دارید؟
کدام یکی از افراد مشکل زای موجود در زندگی شما منجر به ایجاد مشکلاتتان شده اند؟
شما در طول کار، چه نوع تعاملی با سایر افراد دارید؟
شخصیت خودتان را به چه نحوی تعریف می کنید؟
سه مورد از مهمترین دستاوردهای شما چه مواردی بوده اند؟
چه شخص یا چه چیزی مهمترین مورد در زندگی شما می باشد؟
از دیدگاه شما، مشکلتان چیست؟
۴-معمولا این مشکل منجر به ایجاد چه نوع احساسی در شما می شود؟
همه ما یک سری مشکلات یا چالش هایی داریم که باید با آنها مواجه شویم.
آیا شما یک فرد خوش بین یا یک فرد بدبینی هستید؟ زمانی که یک مشکلی به صورت پیشبینی نشده ظاهر می شود، چه احساسی پیدا می کنید؟
هر چند که هیچ یک از احساسات موجود درست یا اشتباه و خوب یا بد نمی باشند، ولی هر مشکلی منجر به ایجاد یک نوع احساسی در ما می شود.
بنابراین، این مشکل معمولا منجر به ایجاد چه نوع احساسی در شما می شود؟
آیا شما احساس ناراحتی، عصبانیت، ناامیدی، در جاماندگی می کنید یا یک احساس دیگری دارید؟
منبع:کانون مشاوران ایران-مشاوره اضطراب و استرس
درمان استرس در میانسالی، بسیاری از مردم در دهه ۴۰ و ۵۰ زندگی خود بحران میانسالی را به دلایل استرس و اضطراب را تجربه می کنند، اما این اضطراب ها همیشه منجر به رفتار کلیشه ای مانند فرار از مسئولیت و رفتارهای پرخطر نمی شود.
بحران میانسالی چیست؟
اصطلاح «بحران میانسالی» توسط الیوت ژاک، روانکاو کانادایی در سال ۱۹۶۵ ابداع شد. از آن زمان، روزنامهنگاران، محققان و رسانههای اجتماعی آن را رواج دادند.
تحقیقات در مورد چالش های میانسالی در گذشته بر روی زیرمجموعه کوچکی از جمعیت (مردان سفیدپوست تحصیل کرده دانشگاهی) انجام شده است.
اما خوشبختانه تحقیقات اخیر شروع به تمرکز بر روی عوامل استرس زایی می کند که زنان،رنگین پوستان و افراد کم درآمد در سال های میانی زندگی با آن مواجه می شوند.
نتیجه تحقیقات نشان می دهد که انتقالهای عظیمی برای بسیاری از افراد ۴۰ و ۵۰ ساله اتفاق میافتد که تأثیر عمیقی بر زندگی و انتخابهای زندگی آن ها میگذارد.
به عبارت دیگر بحران در دوران میانسالی را به عنوان مشکلات سلامت روانی یا جسمی ناشی از عوامل استرس زا در دوران میانسالی در نظر گرفت.
علت استرس در میانسالی چیست؟
افراد در طول میانسالی بر اساس ژن، تجربیات، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، نژاد و جنسیت خود با استرس های مختلفی مواجه می شوند.
نانسی وودز، رئیس دانشکده پرستاری UW، یک مطالعه در سیاتل را در مورد چالشهایی که زنان در میانسالی با آن مواجه میشوند انجام داد و دریافت که اکثر زنان استرس را به دلیل انتقالهای بیولوژیکی، روانی و اجتماعی تجربه میکنند.
مطالعه وودز نشان داد که مشکل بسیاری از زنان در میانسالی ایجاد تعادل بین چالشهای زندگی با امور مالی، سلامت، روابط، شغل و غیره بوده و در عین حال تغییرات بیولوژیکی و گذار یائسگی را نیز پشت سر میگذارند.
عوامل استرس زای بیولوژیکی و هورمونی
تغییرات بیولوژیکی عمده و اساسی در میانسالی زمانی که افراد در دوران پیش از یائسگی قرار می گیرید رخ می دهد.
هر زن یائسگی را کمی متفاوت تجربه می کند، اما همه آن ها تغییراتی را در بهزیستی عاطفی و سلامت جسمانی مشاهده می کنند که در زندگی روزمره آن ها منعکس می شود.
در دوران یائسگی، هورمون های استروژن، پروژسترون و تستوسترون در نوسان هستند.
برای بسیاری از افراد، این می تواند منجر به علائم مختلفی مانند گرگرفتگی، نوسانات خلقی، افسردگی، انگیزه پایین، انرژی کم، خشکی واژن، ناراحتی فیزیکی و اختلال در خواب شود. (با این حال، برخی افراد خوش شانس، علائم کمی خواهند داشت یا هیچ علائمی را تجربه نمی کنند.)
سایر نگرانیهای سلامت نیز در دهههای ۴۰ و ۵۰ زندگی بروز میکنند، مواردی مانند سرطان سینه و تخمدان، ظهور دیابت نوع ۲، فشار خون بالا و سایر بیماریها به نوبه خود می تواند بر سلامت روان شما تأثیر بگذارد.
تغییر در سلامتی ما میتواند بر خلق و خو، اضطراب و بهزیستی تأثیر بگذارد.
تاثیر استرس بر بدن
تاثیر استرس بر بدن | ۱۳ آسیب استرس و فکر زیاد
استرس های روانی و اجتماعی
عوامل استرسزای اجتماعی متفاوت هستند، اما میتواند شامل مراقبت از کودکان، مراقبت از والدین سالخورده، مرگ عزیزان، مشکلات روابط یا زناشویی، طلاق، تغییر شغل و زیر سوال بردن هویت باشد. مشکلات مالی و کمبود منابع ضروری مانند حمایت دیگران نیز می تواند این عوامل استرس زا را تشدید کند.
نشانه های تجربه بحران میانسالی هستید
استرس در طول زندگی رخ می دهد، اما افزایش عوامل استرس زا در دهه ۴۰ و ۵۰ سالگی می تواند به دشوار باشد.
میانسالی بهویژه برای زنان مانند یک طوفان کامل است. نشانههای بحرانهای میانسالی میتواند متفاوت اما برخی از شاخصها عبارتند از احساس افسردگی یا اضطراب، انگیزه پایین، مشکل در خوابیدن، سؤالات هویت یا هدف، احساس غرق شدن یا نارضایتی.
بحران میانسالی
راههای مقابله با بحران میانسالی
بهترین راه برای مقابله با استرس میانسالی بستگی به این دارد که چه چیزی باعث آن شده است، بنابراین گام اول شناسایی عامل اضطراب می باشد.
مراقبت از خود، یک برنامه ورزشی، استفاده از دارو، مراجعه به مشاوره، صحبت با عزیزان و موارد دیگر همه واقعاً باید در زندگی زنان وجود داشته باشد تا بتوانند این بحران را به سلامت پشت سر بگذارند.
اگر نگران استرس یا بحران میانسالی هستید، به مشاورمراجعه کنید. آن ها می توانند سلامت روان شما را ارزیابی و سطح هورمون های شما را بررسی کنند و به شما در یائسگی کمک کنند، به یاد داشته باشید که کمک گرفتن از متخصص همیشه بهترین راه می باشد.
منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-درمان تضمینی استرس در میانسالی