فوبیا پاسخی غیر طبیعی و وسواسی به خطرات بالقوه است که زندگی روزمره را مختل می کند.
فوبیایی بیماری است که در دوران کودکی ریشه دارد، بنابراین باید در همان کودک درمان شود.
در این مقاله ما در مورد انواع فوبیا در کودکان بحث می کنیم تا خانواده ها بیشتر با آن ها آشنا شوند.
فوبیای حیوانات
برخی از کودکان از ابتدا حیوانات را دوست دارند، اما برخی دیگر حیوانات را به عنوان هیولا می بینند.
احتیاط در برابر حیوانات معمولا در کودکان کم سن و سال رخ می دهد.
هنگامی که کودک رشد می کند تا درک کند.
بعضی از حیوانات ترسناک هستند، اما کودک تفاوت بین آنها را نمی فهمد، و برخلاف ان از ان هایی که خیلی هم ترسناک نیستند ممکن است بترسد.
معمولا تا سن پنج یا شش سالگی فوبیا خود را از دست می دهند.
حیوانات زیادی در جهان وجود دارد.
بسیاری از مردم برای مقابله با برخی از آنها مانند مارها و حیوانات متحدالفکر هستند و این وحشتناک است.
اما برخی حیوانات خانگی نیستند و فوبیا کودک از آنها می تواند خنثی شود.
شما می توانید چیزهای زیادی را برای کاهش فوبیا فرزندتان انجام دهید.
بنابراین، آنها با حیوانات بسیار آرام خواهند بود.
آیا کودک شما از فوبیا رنج می برد؟ فوبیا در کودکان
فوبیای حشرات
نه تنها اکثر مردم حشرات را دوست ندارند، بلکه می خواهند فرزند ان ها نیز این گونه باشد.
زیرا تغییر آن بسیار دشوار است.
بسته به شخصیت کودک و احساسات خانوادگی.
در مورد حشرات، نزاع طبیعی می تواند به یک فوبیا واقعی و خشن تبدیل شود.
ما با کودکان و بزرگسالانی مشاوره کرده ایم که بدون فوبیا و وحشت حتی نمی توانستند به حریم حشرات نزدیک شوند.
فوبیای تاریکی
تقریبا هر کودک حداقل برای مدتی فوبیای تاریکی دارد.
این فوبیا از دو یا سه سال اول شروع می شود.
فوبیا های رایج در میان کودکان متفاوت هستند و در طول زمان تغییر می کنند.
یک روز کودک از کمد لباس و هیولا و یک شب دیگر وحشت دزد دارد.
اگر به این فوبیا ها توجه کنید و آنها را از بین ببرید، این فوبیا از تاریکی نباید به نقطه ای که بر زندگی تاثیر می گذارد رشد کند.
معمولا، کمی اطمینان از همه چیز است که از تشدید و تثبیت فوبیا جلوگیری می کند.
این اجازه نمی دهد که بعدا بر زندگی شما تأثیر بگذارد، اما گاهی اوقات این فوبیاها همچنان ادامه دارد.
فوبیا از ارتفاع
بسیاری از والدین ترسو، هنگامی که فرزندان خود را بالای درخت می بینند سریعا ترسیده و با این ترس به او نیز فوبیا را القا می کنند.
همانند بسیاری از فوبیا های اساسی، فوبیا ارتفاع نیز شدید است و زمان خود را دارد.
نوزادان کمتر فوبیا دارند این به خاطر درک عمیق آنها از تکامل آنهاست.
منبع:کانون مشاوران ایران-آیا کودک شما از فوبیا رنج می برد؟ فوبیا در کودکان
دلبستگی در کودکان بهخصوص نوزادان کمک میکند تا احساسات منفی خود را در مواقع استرس و ناراحتی تنظیم کرده و با کمک آن محیط را کاوش کنند، حتی اگر حاوی محرکهای ترسناک باشد. دلبستگی، یک نقطه عطف رشد در زندگی کودک و یک موضوع مهم باقی میماند. در بزرگسالی، بازنماییهای دلبستگی دیده میشود و ممکن است مشکلاتی را به همراه داشته باشد.
در مقالات فبلی در مورد سبک دلبستگی ناایمن و واکنشی بهعنوان مشکلات دلبستگی توضیحاتی دادیم. در این مقاله در مورد علائم و نشانههای این مسئله بحث خواهیم کرد.
علائم و نشانه های اولیه
مشکلات دلبستگی بر روی یک پیوستار از مشکلات خفیف که بهآسانی قابلتشخیص و واضح است تا شدیدترین شکل به نام اختلال دلبستگی واکنش (RAD) قرار میگیرند. اگرچه، هرگز برای درمان و اصلاح مشکلات دلبستگی در کودکان مانند اختلال سبک دلبستگی خیلی دیر نیست، ابتدا شما علائم دلبستگی ناایمن را کشف میکنید و بعداً مراحلی را برای اصلاح آنها در نظر میگیرید.
با تشخیص اولیه شما میتوانید از بروز مشکل جدیتری اجتناب کنید. با توجهکردن به آنها در دوران طفولیت مشکلات دلبستگی اغلب با کمکها و حمایتهای مناسب بهآسانی حل میشوند. این نشانهها عبارت هستند از:
اجنتاب از تماس چشمی
لبخند نزدن
نزدیک نشدن برای جلوگیری از صمیمیت و در آغوش گرفته شدن
نپذیرفتن تلاش های موجود در راستای آرام کردن، دلجویی کردن و برقراری ارتباط
بی توجهی و نگاه نکردن به مراقب، زمانی که او را تنها می گذارند.
گریه های تسلی ناپذیر
بی صدا بودن و ایجاد نکردن صدا یا زمزمهها
دنبال نکردن شما به صورت چشمی
عدم علاقه مندی به انجام بازیهای تعاملی یا بازی با اسباب بازیها
مدت زمان طولانی بی قرار است و بدن خود را تکان میدهد.
لازم به ذکر است که علائم اولیه دلبستگی ناایمن مشابه با علائم اولیه مباحث دیگری مانند اختلالات بیشفعالی و اوتیسم است. در صورتی که هر یک از این علائم هشداردهنده را مشخص کردید با پزشک خود برای تشخیص حرفهای مشکل یک قرار ملاقاتی تعیین کنید.
علائم اختلال سبک دلبستگی واکنشی
ناسازگاری با لمسشدن و محبت فیزیکی. کودکان دارای اختلال دلبستگی در کودکان واکنشی اغلب هنگام لمسشدن به خود میپیچند، میخندند یا حتی (اوخ) میگویند و اعتراض میکنند. لمسکردن و محبت بهجای اینکه تولید احساساتی مثبت کند بهعنوان تهدید درک میشود.
مسئله کنترل. اکثر کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی با تحت کنترل باقیماندن مشکل دارند و از نشاندادن احساس درماندگی اجتناب میکنند و آنها اغلب نافرمان، لجباز و اهل جدل هستند.
مشکلات خشم. خشم ممکن است مستقیماً با راهانداختن قشقرق، برونریزی، یا رفتار گمراهکننده و رفتار پرخاشگرانه منفعل ابراز شود. کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی ممکن است خشم خود را در اعمال مقبول از نظر اجتماعی مانند محکم دستدادن به دیگران یا خیلی محکم در آغوش گرفتن کسی پنهان کنند.
ناتوانی در ابراز محبت به مراقب اصلی. برای مثال کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی ممکن است به طور ناجوری خونگرم با غریبهها رفتار کنند درحالیکه به والدین خود محبت کمی یا هیچگونه محبتی نشان ندهند.
وجدان رشدنیافته. کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی ممکن است؛ مانند افراد بیوجدان رفتار کنند و نتوانند احساس گناه، تأسف یا پشیمانی را پس از بدرفتاری نشان دهند.
علائم وابستگی سالم در سنین مختلف
در حدود یک تا دوماهگی، کودک وقتی شما لبخند میزنید لبخند بزند و به صداهای بلندی که میسازید پاسخ دهد.
در حدود چهارماهگی، کودک شما احتمالاً بهنوبت با شما سروصدا میکند.
در پنجماهگی، همهجا با شما میآید.
در حدود هشتماهگی، وقتی به چیزها نگاه میکنید، نگاه شما را دنبال میکنند. این بهعنوان توجه مشترک شناخته میشود.
در حدود شش تا ۱۲ ماهگی، کودک باید به طور فعال به دنبال آرامش از شما باشد و تمایل به بازی نشان دهد. وقتی آنها از شما جدا میشوند، ناراحت به نظر میرسند. همچنین در اطراف غریبهها کمی اضطراب نشان میدهند، زیرا میتوانند چهرههای آشنا و ناآشنا را تشخیص دهند.
در حدود ۱۲ ماهگی، کودک با شما بازیهایی مانند دالی موش از حرکات برای برقراری ارتباط غیرکلامی “سلام”، “خداحافظ” یا “به آنجا نگاه میکند” استفاده میکند.
در حدود ۱۵ ماهگی آنها نشانههایی از همدلی نشان خواهند داد. شاید با دیدن خواهر یا برادری که گریه میکند غمگین به نظر میرسند، ناراحت شود.
بین ۱۸ تا ۲۴ ماهگی، کودک با اسباببازیها وانمود میکند، مانند تقلید مکالمه با تلفن اسباببازی یا غذادادن به عروسک.
درمان دلبستگی ناایمن در بزرگسالی
همانطور که کودکان دارای اختلال دلبستگی واکنشی رشد میکنند و بزرگتر میشوند، آنها اغلب الگوهایی از علائم بازداری شده یا بیقیدوبندی را رشد میدهند.
علائم بازداری شده در اختلال دلبستگی واکنشی. کودک یا بزرگسال بینهایت منزوی و به لحاظ هیجانی منفصل است و در برابر راحتی و آسایش مقاومت میکند. این دسته از کودکان از آنچه در محیط اطرافشان میگذرد آگاهی دارند و حتی حساس هستند؛ اما واکنش یا عکسالعملی نشان نمیدهد و ممکن است دیگران را هل دهند، نادیده بگیرند یا حتی وقتی دیگران قصد نزدیکشدن به این کودکان را داشته باشند به آنها حملهور شوند.
علائم بیقیدوبندی در اختلال دلبستگی واکنشی. این کودک ظاهراً بین مراقب، والدین یا غریبهها تفاوتی قائل نیست. به دنبال آسایش و دریافت توجه از تقریباً هر شخص است، بدون متمایزکردن. او بهشدت وابسته است و از نظر عقلی نسبت به سن خود کمتر عمل میکند و ممکن است بهصورت دائمی و مادامالعمر مضطرب به نظر برسد.
منبع:کانون مشاوران ایران-دلبستگی در کودکان