علت دروغگویی
دروغ گفتن به همسر چه آثار و پیامدهایی را در پی دارد؟
دروغگویی یکی از معضلات اجتماعی است که آسیب های زیادی را به همراه دارد و اگر در روابط زناشویی اتفاق بیافتد آسیب بیش تری به رابطه وارد میکند.
دروغ گفتن به همسر
یکی از ارکان اساسی در ازدواج اعتماد است، معمولاً زوجینی که مبنای زندگی را روی صداقت می گذارند انتظار دارند که همسرشان در موقعیت های مختلف با صداقت رفتار کند و در صورتی که همسرشان دروغ بگوید نسبت به او بی اعتماد می شوند.
زنان و مردان هر دو ممکن است در رابطه با همسر خود دروغ بگویند و علل این پیامد متفاوت می باشد، البته در هر صورت دروغ به هر دلیلی که باشد باعث خشم می شود و زمینه را برای دلخوری و بی اعتمادی فراهم میکند.
دروغگویی مرد
مردان می توانند به علل مختلفی به همسرشان دروغ بگویند تا مسائل را پنهان کنند. در واقع آن ها فکر میکنند که با این کار مصالح زندگی زناشویی را رعایت کرده اند در صورتی که دروغ شرایط را پیچیدهتر میکنند.
علت دروغگویی مرد
نگران نکردن همسر
بسیاری از مردان مراعات حال همسرشان را می کنند و برخی از حقایق را به او نمیگویند در حالیکه همسرشان متوجه میشود و از او آزرده خاطر می شود. بنابراین بهتراست که مردان همسران خود را در جریان نگرانی های خود بگذارند.
غر زدن همسر
برخی اوقات مردان برای اینکه جنگ و جدل در خانه ایجاد نشود یا همسرشان به آن ها غر نزند دروغ می گویند.
حفظ عزت نفس
برخی از مردان به شدت عزت نفس پایینی دارند یا فکر می کنند ممکن است که احترام و توجه مثبت همسرشان را از دست بدهند بنابراین دروغ می گویند.
منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-علت دروغگویی | از نظر روانشناسی چرا دروغ می گوییم؟
فرزندخواندگی
فرزندخواندگی به معنای بر عهده گرفتن و سرپرستی یک یا چند کودک است که رابطه زیستی با والدین ندارند.
وقتی صحبت از فرزندخواندگی میشود ممکن است شما به این موضوع فکر کنید که زن و مرد دچار مشکلات باروری هستند و به همین دلیل رو به فرزندخواندگی آورده اند.
قطعاً در این راه نگرانیهایی برای افراد پیش می آید و سوالاتی در ذهن آن ها ایجاد می شود.
جدا از بحث های حقوقی، پدرو مادر به این فکر می کنند چگونه فرزند خود را تربیت کنند. در واقع مشغولیت ذهنی آن ها شامل مسائل تربیتی و روان شناختی می شود.
فرزندخواندگی – شباهت فرزندخوانده به والدین
دانشمندان ثابت کرده اند که شخصیت و رفتار افراد به دلیل ارتباطی است که محیط و ژنتیک دارند و شخصیت افراد از همان سنین پایین شکل می گیرد برای همین است که فرزند خوانده به والدین شبیه می شوند.
در برخی از مسائل مانند ویژگی های ظاهری به نقش پررنگ وراثت پی می بریم. در برخی از ویژگیهای روانی هم ممکن است نقش عوامل ژنتیکی بسیار قوی بوده و پیش بینی کننده رفتارهای آینده باشند.
پژوهش ها ثابت کرده اند که کودکان درسنین پایین بیشتر شبیه والدین ناتنی خود رفتار می کنند، این مسئله میتواند به خاطر محیطی باشد که در آن تربیت میشوند. اما در طول زمان هر چه سن کودک بالاتر میرود رفتار آن ها بیش تر تحت تاثیر ژنتیک قرار می گیرد و در سنین بزرگسالی به بیشتر شبیه والدین تنی خود میشوند.
نقش خانواده در شکل گیری شخصیت و رفتار افراد غیر قابل انکار است، همچنین طبق تحقیقات انجام شده بسیاری از اختلالات شخصیت و بیماریهایی مثل اختلال اضطرابی تحت تاثیر محیط و تربیت فرزندان است.
بسیاری از والدین دوست دارند فرزندی که نگهداری از آن را بر عهده می گیرند شبیه خودشان باشد، اما اگر شیپوه های درست تربیتی را برعهده بگیرند می توانند به هدف خود برسند.
نیازهای کودک فرزند خوانده
فرزند خوانده ها هم مانند سایر کودکان نیازهایی دارند.
هر کودکی نیاز دارد که به نیازهای اولیه او مثل خوراک، پوشاک، مسکن، اعتماد و احترام پاسخ داده شود.
هرکودک متناسب با زمانی که وارد خانواده شما می شود ممکن است در مورد فرزند خواندگی خود اطلاعاتی داشته و یا نداشته باشد.
کودکانی که در سنین نوجوانی وارد خانواده ناتنی خود میشوند ممکن است مدت زمانی طول بکشد تا با شرایط سازگار شوند، این کار نیازمند صبر و حوصله است.
شما باید با عشق و علاقه حواستان به فرزندتان باشد و برای آن ها قوانین و مقرراتی را مشخص کنید.
منبع:مرکز مشاوره و روانشناسی مشاورانه-فرزندخواندگی